چهارشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۹۱

بازگشت قهرمان 1


حدود یه سالی از اخرین نوشتن اینجا میگذره. روزای سختی بود. البته سخت بی انصافیه برای یه سال گذشته نمیدونم چه واژه ایی به کار ببرم تا توصیف کنه که چی کشیدم.
فک کنن تموم شد البته اگه مثل فیم مقصد نهایی لحظه اخر دوباره مرگ نیوفته پس گلوم!
با اینکه خیلی دوست دارم دوباره بنویسم اما انگاری نمیتونم . داشتم مطالب قبلیم رو میخوندم سرشار از ناگفته ها میشدم که وای اینو من نوشتم وای اونو من نوشتم. الان در وضعیتی هستم که کلا کمبود کلمه دارم همه چی خشک شده( حالا نه اینکه قبلا چخوف بودم)ولی حالا هرچی  کاش دوباره بتونم بنویسم.

هیچ نظری موجود نیست: