سه‌شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۹۴

موهای سپید

دخترک آرایشگر نگاهی از سر عجله به عکس روی صفحه موبایل انداخت گفت: این رنگ روی معات درنمیاد موهات چند رنگه کلی هم سفیدی داریدیگه رنگ موهام مهم نبود دلم از سفیدی موهام گرفت.از اینکه دیگه دخترک بیست و چند ساله پر از امید به آینده نیستم دلم گرفت.رسیدم به جایی از زندگی که لابه لای موهام پر ا تارهای سفید هست. هر تار سفید برای خودش داستانی داره. هر تار سفید پشتش اشک و غصه هست. پشتش بیداری و شب و گریه هست.
گاهی بعضی حرف ها یادت میندازه که کجای زندگی ایستادی. اینها حسرت نیست بخشی از قصه است.گاهی فکر میکنم میتونستم ساده تر بگیرم. به هر حال که همه چی میگذشت میتونستم کمتر غصه بخورم.
......